یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

حاصل تنهائی ام از جمع ها بیرون شده
عنکبوتی مُرده ام در تار خود مدفون شده
دل به چوپان بسته و خون خودم را خورده ام
آبروی گرگ های گله ام را برده ام
____________________

www.aria-salahi.ir
instagram/aria.salahi





پیام های کوتاه
  • ۳۰ خرداد ۹۴ , ۱۰:۳۸
    نذر
  • ۵ ارديبهشت ۹۴ , ۱۳:۴۹
    گاو
  • ۲۰ فروردين ۹۴ , ۲۰:۱۶
    هلن
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرد باران خورده» ثبت شده است

 

 

می نشست از زندگی در خاطرم، تنها بَدَش

مثل باقیمانده ی باران؛ که خاک مُرده است

قلب من تا بوده چوب عشق خود را خورده است

مثل دین سوخته، در مومنان مُرتدَش

مثل تخت پادشاهی که عرب، آتش زدَش

مثل تاراجی که یک عمر است از من بُرده است

مردِ باران خورده بعد از سیل هم افسرده است

هرچه باران هم بشوید، باز می ماند رَدَش

می توان تنها نبخشید و فراموشت نکرد

می شود با دیگران، مثل خودت بی رحم شد

می شود امّا مگر، هی یاد آغوشت نکرد؟

می شود امّا مگر از لعل ها، نوشت نکرد؟

آه... گفتم لعل! جای بوسه هایت زخم شد

می شود، آری! مگر در «یاد» خاموشت نکرد...

 

 .......

آریا

 

۰ نظر ۰۸ آبان ۹۳ ، ۱۲:۲۵