یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

حاصل تنهائی ام از جمع ها بیرون شده
عنکبوتی مُرده ام در تار خود مدفون شده
دل به چوپان بسته و خون خودم را خورده ام
آبروی گرگ های گله ام را برده ام
____________________

www.aria-salahi.ir
instagram/aria.salahi





پیام های کوتاه
  • ۳۰ خرداد ۹۴ , ۱۰:۳۸
    نذر
  • ۵ ارديبهشت ۹۴ , ۱۳:۴۹
    گاو
  • ۲۰ فروردين ۹۴ , ۲۰:۱۶
    هلن
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها
يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ب.ظ

آرامش


 

 

مدّتی ست شدیداً احساس نیاز به آرامش روحی می کنم

از خلاء ای پر شده ام که حاصل یکه نگری های اخیر است

احساس می کنم زندگی ام را تنها در یک بُعد خلاصه کرده

و تمام خود را نیز صرف همان بعد کرده ام..

مدتّ هاست که افکار، عمل، اهداف، و حتّی خیالاتم تنها و تنها در یک وجه از زندگی چند بعُدی انسان  پیش می روند.

زندگی تک بعدی هم که

 محکوم به پسرفت است.

 

شاید برنامه های زیادی داشته باشم

و بی شک راه درازی در پیش

امّا این روزها، دنیایم را درگیر خلاء های ریز و درشت بسیاری می بینم که شاید درمان خیلی هایشان

در مطالعه باشد...

 

مدّت هاست مطالعه نکرده ام

و باور کنید؛ زندگی بدون مطالعه، وحشتناک است

زندگی بدون مطالعه، زیستن با همان داشته های پیشین است

فکر کردن با همان تصوّرات قدیم

حرف زدن با همان جمله های کهنه

و نوشتن، با همان واژه های تکراریست...

 

ذهن انسان سیّال است

بایست شبیه رود در جریان باشد

بایست آبی بر آن جاری شود تا آبی از آن بیرون خروشد

زندگی بدون مطالعه،

گندیدن آب های کهنه را در مرداب ذهن به دنبال دارد...

 

این روزها، سخت برآشفته ام

ذهنی پریشان، غوطه ور در خیالات و اوهامی از گذشته و حال و آینده

افکاری بی دلیل و بی فایده...

 

آرامشی نیاز است

آرامشی طولانی، که ذهن پالوده شده را مهیّا کند

تا پذیرای داشته های تازه تر گردد...

 



آریا صلاحی

19 مهرماه 94



۹۴/۰۷/۱۹

نظرات  (۲)

در روز چندین بار بهت سر میزنم
امروز وقتی نوشته ی خودم رو به صورت نقل قول و عکس بالای صفحه دیدم یک لحظه متعجب شدم و خیلی برام جالب بود


آریا ، همیشه   " پر از حقیقت هستی"
و به همین دلیل همیشه به دل می نشینی

انگار همه ی ما یک درد مشترک داریم ، با این تفاوت که
عده ای قادر به بیان کردنش نیستن
و عده ای مثل من فقط ناله میکنن
و گروهی اندک مثل " تو " با بلندترین صدا فریاد میزنن درد هاشون رو

بعضی وقت ها که نمیتونی فریاد بزنی ، شنیدن فریاد یک هم درد میتونه تسکینت بده
وقتی فریاد های تو رو میشنوم سبک میشم ، خالی میشم از آلودگی هوای این روز ها و پناه میبرم به دل نوشته های مجازی

این روز ها هم درد زیاده و هم ، همدرد
نمیدونم چمون شده ، فقط میدونم اونجوری که باید خوب باشیم نیستیم

آریا عاشقانه هات رو ادامه بده ، خیلی همراه داری
آرزو میکنم دنیا همیشه به کامت باشه دوست خوب من


هرجور زمان تو را بیازارد، باز

در خانه هنوز می توان عاشق بود...




همه مون یه روز خوب میشیم... ارامش د  نهایت از آن ماست:) به قول یاسر:به امید روزای بهتر ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">