یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

حاصل تنهائی ام از جمع ها بیرون شده
عنکبوتی مُرده ام در تار خود مدفون شده
دل به چوپان بسته و خون خودم را خورده ام
آبروی گرگ های گله ام را برده ام
____________________

www.aria-salahi.ir
instagram/aria.salahi





پیام های کوتاه
  • ۳۰ خرداد ۹۴ , ۱۰:۳۸
    نذر
  • ۵ ارديبهشت ۹۴ , ۱۳:۴۹
    گاو
  • ۲۰ فروردين ۹۴ , ۲۰:۱۶
    هلن
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۸۱ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

چهارپاره سقوط آریا صلاحی

 

 

عین مومی به دستهای خدا

شکل هنجار نا بهنجاری

برده ی جبرهای بی پایان

حاصل عقده های تکراری

 

خلقتی از تبار خاک و خیال

برده ی بی مواجبی در یوغ

اتّفاقی میان جنّ و ملک

گونه ی پستِ بهترین مخلوق

 

در تناقض، میان حیوانات

در رقابت، میان همجنسان

از سقوطی برای هیچ شدن

آدمی بین این همه انسان

 

تا کجا دست و پا زدن در وهم

هرچه دیدی و خوانده ای در نقض

پاره کن این کلاف کَک زده را

تف کن این روح مُرده را از مغز

 

ما دوتا اشتباهِ مجهولیم

نطفه ی درد و زجر، از آغاز

مُرده کرمی که دفن خواهد شد

لای این پیله های بی پرواز

 

چقَدَر بار، بارمان کردند

از زمین ای زمان، منم، کافیست

از جهانم کناره می گیرم

جانِ در رفته از تنم، کافیست

 

از گل و لای ساختی که مگر

در پی عشق، تا لجن بروم

من که پاخوردم از تمام جهان

باید از دست های من بروَم

 

 

باید از این بهشت هم در رفت

روحِ از جان بُریده را بشنو

از سقوطی سیاه می آیم

از نیِستان بریده را بشنو...

 

 آریا صلاحی



۲ نظر ۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۶:۲۹


آریا صلاحی


اینست اساس پوچ دنیای چموش

از خاک بیا و عاقبت، خاک بپوش

کو شُرب و شراب و شربت و شیرینی؟

«کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش...»


آریا صلاحی

۱ نظر ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۳:۴۴



هرروز کنار تو و هرشب به خیالت

آغوش تو را خواب نبینم،

چه ببینم؟


آریا صلاحی


۲ نظر ۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۴:۲۷


دکلکه شعر یاغی


یاغی

شعر: آریا صلاحی

دکلمه: مهرداد وکیلی


دریافت فایل صوتی


www.aria-salahi.ir/declamatory


۲ نظر ۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۲


آریا صلاحی. غزل

 

روزی که خطِ چشم تو دادند نشانم

من یک شبه قادر شدم از حفظ بخوانم

 

هرروز در آغوش حرا، زمزمه کردم

تو وحی شدی آیه به آیه، به لبانم

 

شاعر شده ام از، اَ اَ از... از تو بگویم

در وصف تو بند آمده اینطور زبانم

 

ارکان رسیدن به تو در دین من اینَست؛

باید بتوانم... بتوانم... بتوانم...

 

درمان تبم، بوسه ای از توست که عمریست

ویروس ترین عشقِ تو افتاده به جانم

 

من با تو بهشتی شدنم در خطر افتاد

آتش بکش آغوش و به دوزخ بکشانم

 

مرداب منم، غرق شو در من که ببینند

نیلوفر آبیست شکفتهَ ست میانم

 

فرق است میان همه با آنکه تو داری

من آمده ام، تا همه ی عمر بمانم...

 

 

 آریا صلاحی

 

 

۲ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۲


تحت پیگرد

تحت پیگرد

آریا صلاحی

روخوانی شعر: مهرداد وکیلی


لینک دریافت دکلمه


www.aria-salahi.ir/declamatory


۲ نظر ۱۷ مهر ۹۴ ، ۱۳:۲۰



شاهبیتِ تمام اشعارم

در هجوم دو چشم مستت، مات

من، کویری که تشنه ی آب است

ای شمالی ترین خزر، لبهات...


آریا صلاحی



۳ نظر ۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۲۶


 

 

سیلی که پشت همین شهر، خفته است

طغیان تا ابد آماده ام، بیا

نزدیک فاجعه ی سر رسیدنم

تا اتّفاق نیفتاده ام، بیا


آریا صلاحی



 

۳ نظر ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۲۵



من، هیولای عجیبی بودم

که بجز بغض، نمی بلعیدم

آخ را گفتی و من تا آخر...

همه ی فاجعه را فهمیدم

 

آخ... دلداده به از ما بهتر

آخ واگیر ترین «هار» شدن

دورشو، از پس دیوارِ تنم

یک قدم مانده به آوار شدن

 

درد من، دورترین درگیری

شک ندارم که تو هم دلگیری

فرق من با تو همین جاست که تو

چشم از این فاجعه ها می گیری

 

منِ بعد از تو تماشا دارد

ریشه ای در شُرفِ پوسیدن

کاش لب های تو واگیر نداشت

دردسر داشت تو را بوسیدن

 

برو من با تو نه خوبم نه خوشم

دست برداشته ام از سر تو

پر بزن از سر این شاخه و دست

تا نپیچند به بال و پر تو

 

با تو بودن که محال است ولی

بی تو هم تلخ ترین آزار است

تا کجا پشت سرت، خوار شدن

حالم از حال خودم بیزار است...

 

آریاصلاحی


۲ نظر ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۴۴
۳ نظر ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۳۵
۷ نظر ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۶
۹ نظر ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۳۸




منبع تصویر: صفحه ی اینستاگرامِ ترنج

www.instagram.com/toranj.gs



۳ نظر ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۷



منبع تصویر: صفحه ی اینستاگرامِ شعر خاص

www.instagram.com/shere_khass




۱ نظر ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۵




دریافت دکلمه ی شعر دیو و دلبر

با صدای وحید آقایی

شعر: آریاصلاحی



۵ نظر ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۱